اقاله
تعریف لغوی و اصطلاحی
اقاله در لغت به معنای مسامحه و نادیده انگاشتن امری میباشد و در اصتلاح عقدی که موضوع آن انهدام عقد اول بطور کل یا بعض میباشد و در آن رضایت و توافق به همراه اراده طزفین شرط لازم است گروهی از علمای حقوق آن را فسخ ارادی نیز مینامند اما این نامگذاری صحیح نمیباشد زیرا موضوع فسخ با اشتراط فسخ یا به علت قانونی میباشد و در آن شاید رضایتی نباشد و نوعی ایقاع است و نیاز به جواز قانونی طی حکم دادگاه دارد در حالیکه اقاله نوعی عقد است که با رضایت و توافق،قصد و انشای طرفین محقق میگردد و موضوع آن توافق برای انهدام عقد اول است .قانونگذار تعریف مشخصی از عقد اقاله ننموده است ولی مصادیق و شرایط ان در مواد 283 الی288 قانون مدنی ایران آمده است و از علل سقوط تعهدات و اثرات آن بنا به مصرح قانونی طی ماده 264 میباشد.
فسخ عقد از طرف معامله کنندگان بعد از پشیمانی یکی از دو طرف معامله و درخواست فسخ از جانب او و قبول این درخواست از طرف دیگر میباشد. بنابراین اگر یکی از طرفین معامله –مثل مشتری –از معاملهای که کرده پشیمان شود و هیچ راهی برای فسخ عقد نداشته باشد از بائع درخواست میکند که معامله فسخ شود و او نیز قبول کند و بیع را فسخ کند معامله فسخ میشود که به این کار اقاله میگویند و به درخواست مشتری استقاله گفته میشودهمچنین اقاله عبارت است از توافق طرفین عقد سابق برای انحلال ان .
ادامه مطلب...
اشنايي با رشته فقه و حقوق
پس از انقلاب اسلامي و متناسب با تغيير نگرش ها و رفتارها، قوانين متعددي دچار تغيير و تحول گرديد، حتي قانون اساسي . ريشه بسياري از مباني قانون گذاري در جمهوري اسلامي ايران، فقه شيعه و قواعدي بود كه ما آن را در چارچوب قواعد فقه مي شناسيم. رشته فقه و حقوق، يكي از محبوب ترين رشته هاي داوطلبان گروه علوم انساني است . دامنه گرايشهاي اين رشته گسترده و در كليه روابط زندگي امروز قابل ملاحظه است .
در كتاب مقدمه علم حقوق نيز مىخوانيم:
هر چند كه از نظر چند و چون بين مسائل فقه (در اسلام) و حقوق (در ساير كشورهاى غير اسلامى) تفاوت هست، اما از نظر طبع و ماهيت فرقى بين فقه و حقوق نيست. فقه ممكن است بالقوه اين توانايى را داشتهباشد كه مانند حقوق، با گسترش در تمام زمينهها، به مرور زمان يك نظام حقوقى واحد ايجاد كند. آنچه در اينجا مورد نظر است رابطه فقه و حقوق موجود است نه آنچه در آينده ممكن است اتفاق بيفتد، بنابراين تحقيق، مبتنى بر فرضيات نيست، بلكه بررسى مواردى است كه به عنوان فقه و حقوق در خارج موجود مىباشد. به هر جهت فقه و حقوق هر يك داراى دو ويژگى جدا و در عين حال مترتب بر يكديگرند، كه آن دو، جنبه نظرى و علمى، و جنبه فنى و عملى مىباشند.
سلام به حضور همه بازدیدکنند های عزیز من دراین قسمت برای شما دوستانی که تازه به رشته حقوق بیوسته اند ودر مورد زیرشاخه های آن خبرندارن یک سری زیرشاخه معرفی کرده ام امیدوارم مورد توجه قرار بگیرد...باتشکر
حقوق بین الملل یکی از شاخه های بسیار جدید در وادی حقوق است که خود دارای زیر مجموعه های فراوانی است که برخی از آنها عبارتند از:
- حقوق بین الملل عمومی
- حقوق بین الملل خصوصی
- حقوق بشر بین المللی
- حقوق اقتصادی بین المللی
- حقوق تجارت بین المللی
- حقوق دیپلماتیک و کنسولی
- حقوق دریاها
- حقوق دریایی
- حقوق مهاجرت
- حقوق هوافضا
- حقوق مخاصمات مصلحانه
- مسئولیت دولتها
- حقوق نفت و گاز و انرژی
و .....
منبع :پایگاه اطلاع رسانی علمی ایرانیان
انواع زنا در اسلام
زنا دارای موارد مختلفی است که برای هر کدام از آنها کیفرها و حدود جداگانهای در اسلام وجود دارد .
- زنای با محارم
- زنای به عنف
- زنای غیر محصنه
- زنای محصنه
- زنای با محارم
زنای با محارم به معنای آن است که مثلاً یک مرد با یکی از زنهایی که جزو محارم نسبی وی هستند و ازدواج کردن با آنان حرام است ، زنا کند . محارم نسبی مانند: مادر ، خواهر ، دختر ، دختر خواهر ، دختر برادر ، عمه و یا خاله .
مجازات زنای با محارم کیفر آن بنابر نظر بعضی از فقها اعدام است، ولی مفاد بعضی از روایات این است که با شمشیر یک ضربه به گردن او بزنند و اگر زنده ماند او را در حبس نگه دارند تا بمیرد، واحوط رعایت این دستور است . حکم اعدام در زنا با زنانی که بواسطه شیر خوردن محرم شدهاند یا به سبب ازدواج محرم شدهاند - مانند مادر زن - محل اشکال است، ولی نسبت به زن پدر جاری است . همچنین در این حکم فرقی نمیکند که مرد زنا کننده مجرد باشد و یا متاهل . در زنای با محارم در صورتی که زن به انجام عمل زنا راضی بوده ، آن زن نیز اعدام میشود .
- زنای به عنف
زنای به عنف به معنای آن است که مثلاً زنی به عمل زنا راضی نباشد و مرد با زور و ارعاب و تهدید با او زنا کند (زور گیری)
مجازات زنای به عنفکیفر آن برای مرد زنا کننده اعدام است، هرچند احوط آن است که یک شمشیر به گردن او بزنند، گرچه نمیرد.
- زنای غیر محصنه
زنای غیر محصنه به زنایی گفته میشود که شخص زناکار (زن یا مرد) فاقد همسر و مجرد باشد و به اختیار خود زنا کرده باشد . به زبان ساده تر به زنای شخص مجرد ، زنای غیر محصنه گفته میشود .
مجازات زنای غیر محصنه در این نوع از زنا ، کیفر شخص زناکار درمرتبه اول یکصد ضربه شلاق است ، و اگر سه مرتبه زنا کند و در هر مرتبه حد خورده باشد، کیفر او در مرتبه چهارم اعدام است . مرد را در حالی شلاق میزنند که ایستاده باشد، و نباید ضربات شلاق بر سر و صورت و عورت او وارد شود . اگر مرد را هنگام زنا برهنه یافتهاند ، جزعورت بقیه بدن او باید برهنه باشد و اگر با لباس یافتهاند بنابراحتیاط به هر نحو که او را یافتهاند شلاق خواهد خورد . زن را در حالی شلاق میزنند که نشسته باشد و بدن او با لباس پوشیده باشد، و از شلاق زدن به سر و صورت او خود داری نمایند.
- زنای محصنه
زنای محصنه به معنای آن است که شخص زنا کننده دارای همسر دائمی باشد به گونهای که هرگاه بخواهد با همسر خود نزدیکی کند مانعی در کار نباشد و با این حال تن به زنا داده باشد . به زبان ساده تر اگر یک فرد متاهل زنا کند ، به زنای آن شخص زنای محصنه گفته میشود .
مجازات زنای محصنهکیفر آن در مورد مرد زناکاری که متاهل است ، اگر پیرمرد است ابتدا یکصد ضربه شلاق و سپس سنگسار است، و اگر جوان است فقط او را سنگسار میکنند و بنابراحتیاط واجب شلاق نزنند، در مورد زن متاهل نیز همین حکم جاری است . اگر مردی که متاهل است و زن او در اختیار اوست اما هنوز با او سکس نکرده ، اگر این مرد با زنی زنا کند او را صد ضربه شلاق میزنند و سر او را هم میتراشند و به مدت یکسال او را از شهرش تبعید میکنند. ولی برای زن زنا کار حکم تراشیدن سر و تبعید جاری نیست .
- راههای اثبات زنا در اسلام
در اسلام بطور کلی دو راه برای اثبات زنا وجود دارد ۱-اقرار طرفین ۲-شهادت چهار نفر شاهد .اگر چنانچه زنای محصنه یک شخص بهوسیله هر یک از راههای فوق ثابت شود ، آنگاه مجازات سنگسار در حق شخص زنا کار ، با توجه به اینکه زنای وی بهوسیله کدامیک از راههای فوق ثابت شده باشد متفاوت خواهد بود
- ۱- اقرار طرفین زنا کننده که بالغ و عاقل و آزاد است در حال اختیار و بدون ارعاب و ترس چهار مرتبه و بنابراحتیاط در چهارجلسه اعتراف کند که زنا کردهاست .
-
- اگر زنای محصنه از راه اقرار شخص زنا کار ثابت شودو شخص زناکار هنگام سنگسار از گودال فرار کرد ، دیگر او را به گودال برنمیگردانند ، حتی بنابراحتیاط اگر یک سنگ هم به او نخورده باشدنباید او را بازگردانند .
- ۲- شهادت چهار نفر شاهد چهار مرد عادل به دیدن عمل شهادت دهند، و اگر سه مرد و دو زن عادل یا دو مرد و چهار زن عادل هم شهادت دهند کافی است و زنا ثابت میشود .
-
- اگر زنای محصنه از راه شهادت شهود ثابت شود ، آنگاه اگر هنگام سنگسار از گودال فرار کرد ، فرار وی فایده ندارد و او را باید به گودال برگردانند و آنقدر سنگسار شود تا بمیرد .
مرد سنگ شکن
روزی روزگاری سنگ شکن فقیری بود که زیرآفتاب و باران، روزگار را به خرد کردن سنگ های کنار جاده می گذرانید.روزی با خود گفت:"آه!اگر می توانستم ثروتمند شوم،آن وقت می توانستم استراحت کنم." فرشته ای در آسمان پرسه می زد. صدایش را شنید و به او گفت:" آرزویت اجابت باد"همین طور هم شد. سنگ شکن فقیر ناگهان خود را در قصری زیبا یافت که تعداد زیادی خدمتکار به اوخدمت می کردند. حالا می توانست هزچقدر که می خواست استراحت کند. اما روزی آمد که سنگ شکن به این فکر افتاد که تا نگاهی به آسمان بیندازد. آن وقت چیزی را دید که هرگزبه عمرش ندیده بود:خورشید را! آهی کشید و گفت:"آه!اگر می توانستم خورشید شوم، دیگر این همه خدمتکار موی دماغم نبودند!" این بار هم فرشته ی مهربان خواست او را خوشحال کند. به او گفت:"خواسته ات اجابت باد!"اما وقتی آن مرد خورشید شد، ابری از برابر او گذشت و درخشش او را تیره و تار کرد. با خود فکر کرد:" ای کاش ابر بودم! ابر از خورشید هم نیرومندتر است!"اما این خواسته اش هم که اجابت شد، باد وزید و ابر را در آسمان پراکند."دلم می خواهد باد باشم که هر چیزی را با خود می برد." فرشته با کمال میل خواسته اش را اجابت کرد. اما به باد بی پروا و خشمگین که تبدیل شد، به کوه برخورد که در مقابل باد هم تکان نخورد. کوه که شد، متوجه شد که کسی با کلنگ پایه اش را خرد می کند. گفت:" کاش می توانستم آن کسی باشم که کوه ها را خرد می کند."
فرشته برای آخرین بار خواسته اش را اجابت کرد. چنین شد که سنگ شکن دوباره خود را کنار جاده و در همان قالب پیشین کارگر ساده ای که بود ، یافت و دیگر پس از آن زبان به شکوه نگشود.
منبع .وبلاگ داستانهای آموزنده کوتاه
الهیات در یونان
پیشینه الهیات در یونان به دوران قبل از سقراط برمیگردد. در زمان پارمنیدس که او را پدر متافیزیک مینامند الهیات و متافیزیک در هم ادغام شده بود و بحث متافیزیک پارمنیدس با الهام از عالم غیب بود. افلاطون و ارسطو به ترتیب با مبنا قراردادن ایده و واقعیت و نیز با جدا کردن مباحث عالم غیب از متافیزیک الهیات یونانی را از متافیزیک به طور جزیی جدا کردند اما مفاهیم استعلایی هنوز در متافیزیک افلاطون وجود داشت. در قرنهای بعد با بحث صرف درباره وجود در معنای کلی آن متافیزیک به طور کامل از الهیات جدا ش
الهیات در مسیحیت
الهیات، به معنی خداشناسی است که مبین تعریف، توصیف و شناخت خدا در یک دین است. در الهیات مسیحی، بحث محدود به وجود خدا نمیماند بلکه موضوعات دیگری نیز مورد مطالعه و تحقیق قرار میگیرند. موضوعات عمدهٔ الهیات مسیحی عبارتاند از: خداشناسی، مسیحشناسی، تثلیث، نجاتشناسی، کتاب مقدس و آخرتشناسی.
مسیحیت در اوایل ظهور طی چهار قرن، دین یکه تاز میدان نبود و میبایست با اندیشههای فلسفی و عقاید دینی سراسر امپراتوری روم، مصر و فارس مبارزه کند. در جریان این کشمکشها الهیات مسیحی بنا شده، رشد کرد و شکل گرفت. بعد از قرن شانزدههم نیز دستخوش اندیشههای دوران روشنگری (Enlightenment) و آزاداندیشی بوده و به همین دلیل است که تاثیر الهیات مسیحی بهصورت گسترده بر جوامع شرق و غرب مشهود است. آزادی بیان و فکر در دنیای امروز غرب امکان این را فراهم آورده تا هر فرقه و حتی هر کلیسا، الهیات مختص و منحصر بهخود را شکل دهد. به همین دلیل ناممکن است که تعریف واحد از الهیات مسیحی ارایه داده شود که بتواند تمام دیدگاههای موجود فرقهها و کلیساها را دربرگیرد؛ ولی، این به معنای اختلاف و تضاد کلی میان این دیدگاهها نیست. همهٔ کلیساها در موضوعات عمده دین مسیحیت باهم همنظر اند. آنچه الهیات کلیساها را از هم جدا میسازد، اختلافها بنیادی نیست، بلکه تفاوتهای فرعی است.
مناسب است الهیات مسیحی را از دو جنبه بطور فشرده مورد بررسی قرار دهیم؛ یعنی از دیدگاه الهیات محافظه کار و الهیات لیبرال یا آزاداندیش.
موضوعات مورد بررسی ما اینها اند:
خداشناسی Theology
مسیحشناسی Christology
تثلیث Trinity
نجاتشناسی Soteriology
کتابمقدس Bible
آخرتشناسی Eschatology
الهیات محافظه کار، الهیات رسمی تقریباً همه فرقه هاست (ارتودکس، کاتولیک، پروتستانت و فرقههای غیروابسته). محافظه کاران، چه عنعنوی باشند و یا مدرن، الهیات و تعلیم پدران کلیسا را حفظ میکنند. الهیات لیبرال آنگونه که از نامش پیداست، بیانگر دیدگاهای آزاد کلیساها و افرادیست که الهیات رسمی مسیحی را نمیپذیرند. آنها طرفدار مکتب اصالت عمل Pragmatism هستند که ادعا دارد ایمان باید در چوکات جهان ایده و ایدالیسم مطالعه شود که در جهان ایده هیچ چیزی ثابت و قطعی نیست بلکه نسبی. همچنان ایمان باید در محدوده فریضههای معقول و استدلال منطقی باقی ماند.
خدا در الهیات مسیحی
خدا در الهیات مسیحی صرفاً یک قدرت نامحدود نیست بلکه خدا دارای شخصیت است. خدا در ماهیت اش درای صفا ذاتی و اخلاقی است. بحث ماهیت خدا وحدانیت را نیز دربر میگیرد. وحدانیت خدا در الهیات مسیحی به این معناست که فقط و فقط یک خدا وجود دارد. یک موجود الهی که شایسته پرستش و عبادت است. خدا آفریدگار و معمار تمام کاینات و خلقت است. تمام خلقت، در نهایت، تحت فرمان و ارادهای او میباشد. خدا حکمفرمای مطلق در خلقت است که هیچ نیازی نداردد.
منبع : ویکی پدیا
ی
باعرض سلام به حضورهمه بازديدكننده هاي محترم من ميخواهم دراين قسمت براي شمايك مقاله پيرامون حقوق تطبيقي
(مطالعه تطبیقی قتل در حقوق کیفری ایران و فرانسه )
كه يكي ازپروژه هاي من دردانشگاه است رابراي شمابگذارم تا بتوانيدآن رابصورت كاملا رايگان دانلود كنيد شمامي توانيدباكليك برروي
آن رادانلودكنيد فقط درپايان بايدمتذكرشويم بعدازديدن هرمطلب نظريادتون نره چون نظريات وانتقادات شماباعث مي شودكه مطالب بهتروپربارتري ارائه دهيم
حقوق علم بررسي قواعد اجتماعي وسير تحول اين قواعد است .بررسي روابط بين دولت وشهروند(حقوق عمومي)
روابط بين اشخاص خصوصي باهم (حقوق خصوصي )
حقوق بين الملل نيز به مسائل وروابط بين ملتها، دولتها ؛اشخاص وسازمانها در عرصه فراملي وبين دولتي مي پردازد.
علم حقوق نيز در شاخه هاي خود انشعاباتي دار كه در پايين به طور مختصر بيان ميكنيم
د رحقوق عمومي :
"حقوق اساسي "به نحوه اعمال حاكميت ملي ،توضيح قدرت در ميان قوا،حقوق بنيادين ملت ونهادهاي اصلي قدرت باكاركرد هر يك مي پردازد و
"حقوق اداري" به روابط ميان سازمانها ي اداري دولت با مردم اختصاص دارد
در "حقوق كيفري "كه از رشته هاي مهم حقوق علمي است كه مستقل از آنه گسترش يافته است
پديده مجرمانه شدن ونوع برخورد وميزان قبح جامعه وتحت تاثير قرار گرفتهن افكار عمومي در اين خصوص را مورد مطالعه قرار مي دهد
در حقوق خصوصي :
حقوق بين الملل خصوصي كه هريك به شعبات فرعي بسيار تقسيم مي شود.
حقوق بين الملل عمومي نيز به رابطه دولتها ،به منزله اعضاي مستقل وبرابر در جامعه بين المللي ؛با يكديگر وسازمانهاي بين المللي واخيرا اشخاص خصوصي مي پردازد
"حققوقق بشر"كه از شاخه هاي جديد حقوق است وجاي اصلي آن در فلسفه حقوق قراردارد از لحاظ عملي بيشترين مباحث خودرادر حقوق بين الملل عمومي وحقوق عمومي مطرح ساخته است .
منبع :iliadint.com
معرفی رشته حقوق - مقطع کارشناسی
مقدمه:
به منظور هماهنگ ساختن آموزش حقوق در دانشکده های حقوق کشور و منطبق ساختن ان با آئین نامه های آموزش عالی مصوب شواریعالی برنامه ریزی برنامه ای بوسیله کمیته تخصصی حقوق گروه علوم انسانی تهیه و تدوین یافته است، مشخصات کلی این برنامه که به تصویب شورایعالی برنامه ریزی رسیده است به شرح زیر است:
طول دوره تحصیل
حداقل و حداکثر تحصیل در دوره کارشناسی رشته حقوق مطابق آئین نامه آموزشی مصوب شورایعالی برنامه ریزی است کلیه دروس حداکثر در 8 ترم ارائه می گردد طول هر ترم 17 هفته است و زمان آموزش هر واحد درس از نوع نظری هفته ای یک ساعت و عملی 2 ساعت است.
تعداد واحدها
تعداد کل واحدهای درسی دوره کارشناسی رشته حقوق 135 واحد به شرح زیر است:
1-3- دروس عمومی 20 واحد
2-3- دروس پایه 15 واحد
3-3- دروس اصلی- تخصصی 94 واحد
4-3- دروس اختیاری 6 واحد
نقش و توانایی یا کارایی
فارغ التحصیلان این دانشگاه با جمع شرایط مقتضی می توانند در موارد ذیل نقش فعال داشته باشند.
1-4- در قضا
2-4- در مسائل تحریر دعاوی که شامل بازپرسی و دادیاری است.
3-4- در مسائل تحریر ادله مانند معاینه محل و استماع گواهان محلی و استماع اظهارات متداعین معذور از حضور در دادگاهها به دلائل مختلف از قبیل مرض و غیره.
4-4- در ادرات تصفیه ورشکستگی و سرپرستی محجورین فنی و حقوقی
5-4- در ادارات اجرای احکام (مدنی و کیفری)
6-4- در ادارات ثبت اسناد و املاک
7-4- در دفاتر اسناد رسمی بصورت سردفتر و دفتریار
8-4- در وکالت دعاوی خصوصی و دولتی (داخلی و خارجی)
9-4- در تنظیم قراردادهای اقتصادی و بازرگانی داخلی و خارجی که تخصص لازم دارد.
10-4- مشاوران حقوقی (کارشناس حقوقی ) در وزارتخانه ها و موسسات دیگر دولتی
ضرورت و توانایی
ضرورت و اهمیت تشکیل این دوره با توجه به موارد زیر معلوم می شود:
1-5- آموزش وسیع و همه جانبه رشته های عرفی و اسلامی حقوق در رابطه با یکدیگر
2-5- تحقیقات عامی در سطح جهانی برای هم سطح نگاه داشتن رشته های فرهنگ اسلامی که بخصوص در دوره های کارشناسی ارشد و تخصصی
3-5- آموزش و تحقیق در رشته های حقوق سایر ملل و واقوام که با کشور ما ارتباطات (سیاسی و بازرگانی و فرهنگی واقتصادی) دارند.
منبع :پايگاه اطلاع رساني علمي ايرانيان
رجم
در عقد مزارعه باید مدتی که زمین در اختیار عامل قرار میگیرد، معین شود. البته این مدت باید متناسب با کشت باشد؛ مثلاً اگر برای کشت گندم فقط شش ماه پائیز و زمستان را قرار دهند، در حالیکه گندم در بهار میروید، چنین عقدی باطل است؛ زیرا که هدف طرفین از کشت گندم حاصل نمیشود.
شرايط عمل مورد جعاله:
كارهايي مورد جعاله قرار ميگيرند كه شرايط زير را داشته باشند:
منبع:pajoohe.com
پنجره
در بیمارستانی، دو بیمار در یک اتاق بستری بودند. یکی از بیماران اجازه داشت که هر روز بعد از ظهر یک ساعت روی تختش که کنار تنها پنجره اتاق بود بنشیند ولی بیمار دیگر مجبور بود هیچ تکانی نخورد و همیشه پشت به هم اتاقیش روی تخت بخوابد. آنها ساعتها با هم صحبت میکردند؛ از همسر، خانواده، خانه، سربازی یا تعتیلاتشان با هم حرف میزدند و هر روز بعد از ظهر، بیماری که تختش کنار پنجره بود، مینشست و تمام چیزهائی که بیرون از پنجره میدید، برای هم اتاقیش توصیف میکرد. پنجره، رو به یک پارک بود که دریاچه زیبائی داشت. مرغابیها و قوها در دریاچه شنا میکردند و کودکان با قایقهای تفریحیشان در آب سرگرم بودند. درختان کهن، به منظره بیرون، زیبیایی خاصی بخشیده بود و تصویری زیبا از شهر در افق دور دست دیده میشد. همانطور که مرد کنار پنجره این جزئیات را توصیف میکرد، هم اتاقیش جشمانش را میبست و این مناظر را در ذهن خود مجسم میکرد و روحی تازه میگرفت. روزها و هفتهها سپری شد. تا اینکه روزی مرد کناز پنجره از دنیا رفت و مستخدمان بیمارستان جسد او را از اتاق بیرون بردند. مرد دیگر که بسیار ناراحت بود تقاضا کرد که تختش را به کنار پنجره منتقل کنند. پرستار این کار را با رضایت انجام داد. مرد به آرامی و با درد بسیار، خود را به سمت پنجره کشاند تا اولین نگاهش را به دنیای بیرون از پنجره بیندازد. بالاخره میتوانست آن منظره زیبا را با چشمان خودش ببیند ولی در کمال تعجب، با یک دیوار بلند مواجه شد! مرد متعجب به پرستار گفت که هم اتاقیش همیشه مناظر دل انگیزی را از پشت پنجره برای او توصیف میکرده است. پرستار پاسخ داد: ولی آن مرد کاملا نابینا بود
منبع:وبلاگ داستان های آموزنده وکوتاه
مناجات نامه دانش آموز تنبل! 
دمارش را بر آورده روزگار. ای خالق مدرسه و ای به وجود آورنده ی فرمول های حساب و هندسه, ای خدای
عزیزم بیزارم از این نیمکت و میزم. دانش آموزی سحر خیزم که هر روز صبح زود ساعت ۱۰ از خواب برمیخیزم
و روز های شنبه تا پنجشنبه اغلب از مدرسه می گریزم که من انسانی نحیفم و در کلاس درس بسیار
ضعیفم. اگر چه نزد معلم و دانش آموزان خیلی خوار و خفیفم ولی خارج از مدرسه به هرکاری حریفم!
ای خالق شهرستان های کرمان و یزد و رشت, نمره انضباط مرا داده اند هشت! دیگر به چه امیدی می توان
سر کلاس درس نشست؟ آن جا که معلم هم نمیکند گذشت. چه کنم اگر سر نگذارم به کوه و به دشت؟
الهی می دانی که من کیستم هر چند که دانش آموزی فعال و درس خوان نیستم ولی چه قدر عاشق نمره
بیستم! پروردگارا سال گذشته هنگام امتحان خواستم تقلب کنم معلم از راه رسید رنگ از رخسارم پرید برگه
امتحانی ام را گرفت و کشید و آن را از هم درید و چنان کشیده ای به صورتم کشید که برق سه فاز از چشمم
پرید و صدایش را مادرم در خانه شنید. ای خالق آموزگار و ای سازنده مداد و خط کش و پرگار آن چنان هدایتم
کن تا این معنی را بدانم که اگر معلم خودش درس را میداند پس چرا از من میپرسد و اگر نمیداند چرا از دیگران
و آن ها که میدانند نمیپرسد؟! ای آفریدگار خودکار بیک سوگند به کتاب های شیمی و فیزیک و فرمول
اسیداتانوئیک که مشتاقم به یک دست لباس شیک و از خوراکی ها آرزومندم به خوردن قیمه با ته دیگ ولی
اگر نبود راضی ام به یکی دو سیخ شیشلیک! الهی از مدرسه بسیار دلتنگ ام و در کلاس درس همیشه
منگم و با دو ابر قدرت شرق و غرب یعنی بابا و معلم همیشه در جنگ ام! ولی در ساعت تفریح بسیار زرنگم دروغ چرا؟!

زن چگون باید بود:
در جامعه ما، زن به سرعت عوض می شود ؛ جبر زمان و دست دستگاه -هر دو- او را از "آنچه هست" دور می سازند و همه خصوصیات و ارزشهای قدیمش را از او میگیرند تا از او موجودی بسازند که "میخواهند"؛ و "می سازند" و می بینیم که "ساخته اند"!!
این است که حادترین سوالی که برای "زن آگاه" در این عصر مطرح است، این است که:"چگونه باید بود؟"
زیرا، می داند که بدان گونه که "هست"، نمی ماند و نمیتواند بماند و نمی گذارندش که بماند؛و از سویی ،ماسک نویی را که می خواهند بر چهره قدیمش بزنند،نمی خواهد بپذیرد، می خواهد خود تصمیم بگیرد،"خویشتن جدیدش" را خودآگاهانه و مستقل و اصیل ،آرایش کند، ترسیم نماید؛اما نمیداند "چگونه؟"؛
نمیداند این چهره انسانیش -که نه آن "قیافه موروثی" است، و نه این"ماسک بزک کرده تحمیلی و تقلیدی"- چه طرحی دارد؟ شبیه کدام چهره است؟
مردم ما همواره از فاطمه دم میزنند ،هر سال دهه ها برایش میگیرند، صدها هزار دوره و مجلس و منبر روضه و جشن و عزا به خاطرش برپا میکنند ...... و با این همه چهره روشن او شناخته نیست و تنها چیزی که مردم ما از این شخصیت مقدس و بزرگ میدانند، این چند قلم تکرار مکررات نسل اندر نسل و قرن اندر قرن است که شب و روز ، و در تمامی سال و سراسر عمر ، بازگو میشود.
و اما درباره آنچه که باید از فاطمه آموخت، هیچ، و در نقشی که شخصیت او در زندگی و سرنوشت پیروانش دارد ، تنها و تنها ، شفاعت و آن هم در قیامت است
این است تمام اطلاعاتی که درباره این شخصیت بزرگ، در اذهان مردم ، وجود دارد. مردمی که به عظمت او و جلالت قدر او، با جان و دل، معترفند.
عاشقانه های دکتر شریعتی
منبع:www.mihanblog.com