حقوق من

 

لوث

در لغت به معنی الایش و الودگی و در اصطلاح اماره ی است که موجب ظن قاضی نسبت به صدق ادعای مدعی می شود این معنی در ماده239 ق م ا نیز منعکس شده است ( هرگاه بر اثر قراین و اماراتی و یا از هر طریق دیگری از قبیل شهادت یک شاهد یا حضور شخصی همراه با آثار جرم در محل ‌قتل یا وجود مقتول در محل تردد یا اقامت اشخاص معین و یا شهادت طفل ممیز مورد اعتماد و یا امثال آن‌، حاکم به ارتکاب قتل از جانب متهم ظن پیدا کند مورد از موارد لوث محسوب می‌شود و در صورت نبودن بینه از برای مدعی‌، قتل یا جرح یا نوع آنها به وسیله ‌قسامه و به نحو مذکور در مواد بعدی ثابت می‌شود).

آنچه که از جمله اخر ماده 239 استنباط می شود این است که قسامه از لحاظ سلسله مراتب در اخری مرتبه از ادله مذکور در ماده 231 قانون مجازات اسلامی قرار می گیرد و بنابرین استناد به ان تنها در صورت فقدان اقرار یا بینه یا علم قاضی موجه است،همین نکته از ماده 246 قانون مجازات نیز مستفاد م گردد که به موجب ان هر گاه مدعی علیه برای تبرئه خود بینه اقامه کند لوث محقق نمی شود و تبرئه می گردد.

تاریخچه قسامه

در مورد تاریخچه قسامه دو نظر وجود دارد؛مطابق یک نظر در زمان ظهور اسلام وجودداشته است و اسلام آن را امضا کرده است .طرفداران نظر دوم بر این باورند که قسامه یک حکم تاسیس اسلام است . برخی از این گروه مبدائ تشریع حکم قسامه را در زمان پیامبر(ص)پس از فتح خیبر ،و برخی مبداء آن را در زمان خلافت خلیفه سوم ،عثمان بن عفان،می دانند .انچه که از مطالعه کتب معتبر تاریخی و اداب و رسوم اعراب جاهلی و نیز از بررسی شیوه های مرسوم بین اقوام ملل مختلف در طول تاریخ برا افشای حقیقت با توسل به ازمون ایزدی یا سوگند بر می آید ،که تاسیس قسامه نمی تواند از ابداعات شارع اسلام باشد .لیکن شارع اسلام در موارد وجود ظن نسبت به ارتکاب جنایت از سوی متهم و فقدان سایر ادله اثبات دعوی،حکم قسامه را به عنوان یکی از پیامد های قاعده (لا یبطل دم امر مسلم)پذیرفته است.

 



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:, توسط aryai

 

فقر

فقر گرسنگی نیست

فقر عریانی هم نیست

فقر گاهی زیر شمش های طلا خود را پنهان می کند

فقر چیزی را " نداشتن" است، ولی آن چیز پول نیست .....

طلا و غذا نیست


فقر ذهن ها را مبتلا می کند

فقر همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته


یک کتابفروشی می نشیند


فقر تیغه های برنده ماشین بازیافت است‌

که روزنامه های برگشتی را خرد میکند


فقر کتیبه سه هزار ساله ای است

که روی آن یادگاری نوشته اند


فقر پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل
به خیابان انداخته میشود

فقر همه جاسر میکشد


فقر شب را "بی غذا" سر کردن نیست


فقر روز را "بی اندیشه" سر کردن است


« دکترشریعتی

ارسال در تاريخ دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:, توسط aryai